در یادداشت قبلم چند تبلیغ اجتماعی غربی معرفی کردم که هدفشان اطلاعرسانی، فرهنگسازی و آگاهی دادن به مردم است. تبلیغاتی را که درباره حجاب روی اینترنت و دنیای واقعی میبینیم را هم میتوان از همین نوع تبلیغات دانست. من چندتایی از آنها را که نگاه میکردم نکاتی به چشمم خورد که فکر کردم بد نیست بنویسم و در یادداشت بعدی از همین نکات استفاده کنم و توضیح دهم چرا این تبلیغات به نظر من کمکی نخواهد کرد که زن ایرانی به حجاب روی بیاورد.
- توهین به زن
این تبلیغی بود که روی سایت گروه سایبری ترویج عفاف و حجاب منتشر شد و محتوایی به وضوح توهینآمیز دارد. بسیاری روی اینترنت به همین موضوع اشاره و به آن اعتراض کردند یا بساط خنده راه انداختند. گویا سازندگان این تبلیغ متوجه نیستند که دارند با تشبیه زن بیحجاب به صندلییی که یک پایهاش شکسته به طور ضمنی میگویند که زن محجبه صندلییی است چهارپایه، و یک بچه دو ساله هم میداند کاربرد صندلی چیست: جایی برای نشستن و یا پایهای شدن برای اینکه کسی روی آن بایستد!
اینکه شما زن بیحجاب را صندلی پایه شکسته بدانید و بخواهید القا کنید کسی که روی این صندلی مینشیند کلهپا میشود، هم توهین به من محجبه کردهاید هم به زن بد یا بیحجاب. چون وجود ما را تقلیل دادهاید به ابزاری برای اینکه کسی رویش بنشیند. زن صندلی نیست. سیب و شکلات و شیرینی هم نیست که مرد دندانی باشد یا مگس و زنبورش. همانطور که تبلیغات فروش کالا از بدن زن و زیباییش استفاده ابزاری میکنند برای کسب پول بیشتر، این تبلیغات هم زن را معادل یک شیء یا خوردنی فرض میکنند که مرد منتظر ایستاده که روی او بنشیند یا او را گاز بگیرد یا از جذبههای شیرینش بهره ببرد! متاسفانه اینست تصاویر ذهنییی که این تبلیغات به ببیننده القاء میکنند.
ممکن است کسی بگوید اینها تصویر است و من دارم مته به خشخاش میگذارم. اما مساله تبلیغ تصویری یا صوتی تصویری چیزی نیست که هر کسی بتواند در آن وارد شود و چیزی بسازد که مبلغین را به هدفشان برساند. تا جاییکه من میدانم در فرانسه برای تولید تبلیغ از نظر کارشناسان بسیاری نظیر روانشناسان، جامعهشناسان، نشانهشناسان، و حتی تاریخدانان و غیره استفاده میکنند تا بتوانند بهترین پیام را بسازند و منتقل کنند. و در همین یک مورد کسی که مثلا در زمینه علوم شناختی آموزش دیده میتواند به خوبی برای ما درباره نقش بازنماییها و معناهایی که با دیدن این تبلیغات در ذهن انسانها تداعی میشود توضیح دهد و بگوید که چرا تصاویر ذهنی که اکثر بینندهها از این تصاویر دارند نکات بالاست.
این تبلیغات به آدم القا میکند که سازندگان آنها دید محدود و بستهای به زن دارند: دیدی ابزاری، که زن را یا خوردنی میپندارد یا وسیلهای برای کارهای روزمره. هیچکدام از تبلیغات دیگر سایت گروه سایبری ترویج عفاف و حجاب هم باعث نمیشود این موضوع از نظرها پنهان بماند. اصلا شما بگویید "زن گلی است که...". " زن فرشتهای است که...". غلط است. زن زن است. انسان است. نه بیشتر نه کمتر. وقتی آدم برای دفاع از چیزی روش نادرستی به کار میگیرد بدترین کار را درحق آن هدف کرده است. روش همانقدر مهم است که هدف.
پیام اشتباه:
من این پیام را چند بار خواندم تا بفهمم منظور از " کسی" چه میتواند باشد.
اگر منظور خداست ، که من مخالفم. این چادر نیست که ما را به خدا میرساند. این اعمال و افکار ما در رابطه با او و خلقش است که ما را به لذت درک خدا و همجواری با او میرساند. تهیهکنندگان این تبلیغ حتی نکردهاند بنویسند "حجاب مرا به کسی که ..."، که لااقل مایی که چادری نیستیم احساس غربت نکنیم! اما حتی اگر کلمه حجاب هم استفاده شده بود من باز مخالف این پیام بودم. مخالفم چون از میان عواملی که میتواند ما را به خدا برساند حجاب جزء اولینها نیست. چرا که هیچوقت در قرآن نیامده با تقواترین شما باحجابترین شماست.
چرا که در برابر دهها و صدها مرتبهای که گفته شده دروغ نگویید، تهمت نزنید، با مردم مهربان باشید، در کار هم تجسس نکنید، به جان و مال هم تجاوز نکنید و اصولی از این دست، اشاره به لزوم و وجوب حجاب بسیار کم و ضمنی است.
چرا که در همین فرانسه خانمهای مسلمان بیحجابی را دیدهام که در هنگام سختی چنان مطمئن از لطف خدا و ضرورت توکل به او صحبت کردهاند که من محجبه به ایمانشان غبطه خوردهام.
چرا که هیچگاه در قرآن گفته نشده محجبه باشید که خدا محجبهها را دوست دارد، در برابر دستورات دیگری که داده شده و بعدش گفته شده ولله یحب ... هر چند که من این را با تمام وجود حس کردهام که به خاطر سختیهایی که به جهت محجبه بودن تحمل میکنم انس دیگری با او دارم. اما حرف من اینست که تاکید خود خداوند برای رسیدن به او و قدم برداشتن در راهش در مراحل اول روی اوامر و اصول دیگری به غیر از حجاب است که تعدادی را ذکر کردم و به همین دلیل پیام این تبلیغ که هم در شیعه آن لاین هم در تریبون مستضعفین آمده بود به نظر من اشتباه است.
اگر هم از این "کسی" مرد مورد علاقه زن محجبه است که باز من نمیفهمم چطور چادر میتواند راهی باشد که آدم به عاشق و معشوقش برسد. و حتی اگر هم دلایلی وجود داشته باشد به نظر من بدین ترتیب این تبلیغ بیشتر دارد میگوید چادر بگذارید که به آدم مورد نظرتان برسید، در حالیکه هدف حجاب فقط باید تقرب به خدا باشد.
در این پوستر هم همان مفهوم نهفته است، اینکه حجاب باعث بال و پر گرفتن زن میشود و در نتیجه او را به خدایش میرساند. کاش رسیدن به خدا به همین آسانی بود! آن خدایی که میگوید اگر ذرهای دست از پا خطا کنی نتیجهاش را میبینی بسیار نکتهبینتر از این حرفهاست. اینگونه تبلیغها که تنها حجاب را عامل رسیدن به خدا معرفی میکنند به آسانی به روی تبلیغ و معرفی اصول مهمتر که این همه در قرآن و سیره پیغمبر به آنها اشاره شده چشم میپوشند. من منکر این نیستم که حجاب کمک میکند آدم رابطه بهتری با خدایش داشته باشد. اما این تنها و اولین و مهمترین عامل نیست. بسیاری اصول مهمتر از اینها هستند که سزاورترند برای به نمایش گذارده شدن و سفارش شدن. یعنی واقعا آن خانم یا آقایی که بسیار هم ظاهر مذهبی دارند و چادریند و غیره اما خانواده و دوست و همسایه از شر آزار دست و زبانش در امان نیستند بال و پر پرواز کسب کردهاند؟
پیام این تبلیغ هم به نظر من اشتباه است. در اینکه بعضی دوستیها نابودی است که شکی نیست! اما اینکه حجاب مانع از این شود که دختر و پسر در دام دوستیهای نابودکننده نیافتند را من قبول ندارم. حجاب به خودی خود کمکی به هیچ چیزی نمیکند. در یادداشت بعدیم این را توضیح خواهم داد. این حجاب جسمانی اگر روی قلب و روح حجاب نگذارد و اگر به فرد محجبه و مخاطبش یادآوری نکند که یکسری قید و بندهای رفتاری را هم خودش هم طرف مقابلش باید رعایت کنند، مانع یا باعث هیچ رفتاری نمیشود. همانطور که در کشور ما خیلیها زیر چادر یا با ریش خیلی کارها میکنند. این "پوشش به خودی خود" نیست که برای فرد خوشبختی یا بدبختی میآورد. عاملهای زیادی دخیلند که آدم به طرف روابط مهلک نرود. با تبلیغ اینکه این حجاب است که برای شما عفت میآورد و شما را از این روابط حفظ میکند فقط مساله را ساده کردهایم. مگر بین کسانی که به این نتیجه میرسند که همسر مناسبی انتخاب نکردهاند و چه بسا بسیار هم از ازدواجشان آسیب دیدهاند و طلاق گرفتهاند زن محجبه وجود نداشته؟ آنها هم به هر حال از یک رابطه شروع کردهاند.
- با این حال، چند نمونه خوب!
این تصویر را من میتوانم پوستر نسبتا مناسبی ارزیابی کنم با توجه به شعاری که آن بالا گذاشته: "حجاب زیبا حق من، انتخاب من، زندگی من". بسیار عالی. حجاب انتخاب منست و نه اجبار به من (و دیگری. پس اجبار نکنید!). کاملا موافق! از لحاظ عناصر تصویری هم به این نکته میتوان اشاره کرد که با حضور کبوترها در کنار یک آدم میتوان فرض کرد که آن خانم حالت تهاجمی و قصد آزار کبوتران را ندارد و حس امنیت را در کبوتران ایجاد کرده است. همان انتظاری که از یک زن محجبه میرود که باید به اصول اخلاقی و اسلامی که از جمله آنها نیازردن دیگران است پایبند باشد. حالا از نکتههایی که ممکن است در این پوستر مشکلزا باشد فاکتور میگیرم و به همین دو نکته خوب اکتفا میکنم.
یا این یکی که نقل قول چارلی چاپلین است و البته به موضوع حجاب در معنای مورد نظر ما اشاره نکرده اما دارد به شایسته نبودن برهنگی برای زن اشاره میکند و از آنجا که یک اروپایی چنین حرفی میزند میتواند برای خواننده ایرانی جالب باشد.
من تنها به بررسی یک سری از این پوسترها پرداختم و مسلما نکات دیگری را هم میتوان از این پوسترها یا پوسترهای دیگر این سری تبلیغات استخراج کرد. هدف من این بود که به دو نکته اشاره کنم برای اینکه بگویم این تبلیغات اشتباه دارند. چه از نظر تکنیکی چه از نظر اعتقادی. اما من فکر میکنم حتی با وجود این نمونههای خوب - که در اقلیت هستند- هم این تبلیغات موثر نخواهند بود و تولیدکنندگان را به مقصود نخواهند رساند. در یادداشت بعدیم با استفاده این یادداشت و یادداشت قبلی سعی میکنم توضیح دهم چرا.
پ.ن. بعضی از خوانندگان اشاره کردند که این نامه از چارلی چاپلین نیست. جستجوهای من به زبان فرانسه هم نتیجه ای نداد. اما حتی اگر این حرف که "تن عریان تو باید از آن کسی باشد که روح عریانش از آن توست" از یک اروپایی نباشد، باز حرف قابل تاملی است و با بقیه پیامهایی که در این تبلیغات دیده میشود فرقهای اساسی میکند.
وبلاگوار
نظرات شما عزیزان: